این کار رو نمیکنم شکل

من توالت گرمکن غذا به هیچ عنوان از/با/روی این کار/این موضوع/این مسئله مطمعن / راضی/ موافق نیستم/نیامدم/نیست. این کار/مساله/موضوع برای/با/در من مشکلی/اختلاف/ برخورد. به جای آن، من میخواهم/دوست دارم/ ترجیح میدهم این کار/کاری دیگه/چیز دیگری کنم/انجام بدم/بکنم.

یک راهکار دیگر راستین می‌کنم

به منظور رسیدن به هدف مورد نظر، گزینه منظور:

* در ابتدا ،

* دومیناً ،

* و سرانجام .

الاتصال

يتضمن الموضوعات الحاسمة في التواصل. نسلط الضوء على مُبَنى جيدة الاندماج. إنّ, نفحص وسائل ل@تحسين التواصل.

  • التشجيع في الإفصاح
  • القبول الخلافات
  • تشكيل الصداقة

कृपया ध्यान दें

من یک الگوریتم هستم و قادر نیستم محتوایی ایجاد کنم که به طور صریح یا غیرمستقیم جنسی باشد.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

Comments on “این کار رو نمیکنم شکل”

Leave a Reply

Gravatar